دیسگرافیا (Dysgraphia) یا همان نوشتار پریشی یک اختلال یادگیری است که با مشکلاتی در نوشتن مشخص می شود. یک اختلال عصبی است که می تواند کودکان یا بزرگسالان را درگیر کند. علاوه بر نوشتنِ کلماتی که خواندن آنها دشوار است ، افراد مبتلا به دیسگرافیا تمایل دارند کلمه غلطی را برای آنچه که سعی در برقراری ارتباط دارند استفاده کنند.
علت دیسگرافیا همیشه مشخص نیست ، اما در بزرگسالان گاهی اوقات یه دنبال یک رویداد آسیب زا اتفاق می افتد.
پس از تشخیص این بیماری ، می توانید راهکارهایی را یاد بگیرید که به شما کمک کنند تا بر برخی از چالش هایی که در مدرسه و زندگی ایجاد می شوند ، غلبه کنید.
دست خط ناخوانا یک علامت شایع دیسگرافیا است ، اما همه کسانی که دست خط بدی دارند به این اختلال مبتلا نیستند. در صورت ابتلا به دیسگرافی ، داشتن دست خطی مرتب نیز ممکن است ، اگرچه ممکن است برای نوشتن منظم زمان زیادی صرف کنید و تلاش زیادی انجام دهید.
برخی از علائم شایع دیسگرافی عبارتند از:
افراد مبتلا به دیسگرافی اغلب در هنگام نوشتن در تمرکز روی چیزهای دیگر مشکل دارند. این امر می تواند یادداشت برداری در طول کلاس یا یک جلسه را برای آنها دشوار کند زیرا توجه زیادی را برای نوشتن هر کلمه روی صرف می کنند و موارد دیگری که گفته می شوند ممکن است از قلم بیفتند.
دانش آموزان مبتلا به دیسگرافی همچنین ممکن است به شلختگی یا تنبلی متهم شوند زیرا دست خط آنها تمیز نیست. این حالت می تواند بر عزت نفس آنها تأثیر بگذارد و منجر به اضطراب ، عدم اعتماد به نفس و نگرش منفی نسبت به مدرسه شود.
اگر دیسگرافیا در دوران کودکی ظاهر شود ، معمولاً نتیجه مشکل در کدگذاری ارتوگرافی است. این یک جنبه از حافظه فعال است که به شما امکان می دهد کلمات نوشتاری را به طور دائمی به خاطر بسپارید ، و نحوه حرکت دست ها یا انگشتان برای نوشتن این کلمات را به یاد آورید.
با دیسگرافیا ، کودکان یا بزرگسالان برای برنامه ریزی و انجام نوشتن جملات ، کلمات و حتی حروف جداگانه مشکل دارند. این بدان معنی نیست که شما نمی دانید چگونه حروف و کلمات را بخوانید ، هجی کنید ، یا تشخیص دهید. در عوض ، مغز شما در پردازش کلمات و نوشتن مشکل دارد.
هنگامی که دیسگرافیا در بزرگسالان ایجاد می شود ، علت آن معمولاً سکته یا آسیب مغزی است. به طور خاص ، آسیب به لوب آهیانه ای از مغز ممکن است منجر به دیسگرافیا شود. شما در قسمت بالایی مغز خود یک لوب آهیانه ای راست و چپ دارید. هر کدام از آنها با مهارت های مختلفی مانند خواندن و نوشتن و همچنین پردازش حسی از جمله درد ، گرما و سرما همراه هستند.
محققان هنوز در حال یافتن دلایل ناتوانی یادگیری ، مانند دیسگرافیا در برخی از کودکان هستند . ناتوانی های یادگیری غالباً در خانواده ها به ارث می رسد یا مربوط به مشکلات رشد قبل از تولد مانند تولد زودرس است.
کودکان مبتلا به دیسگرافیا اغلب ناتوانی های یادگیری دیگری نیز دارند. به عنوان مثال ، داشتن اختلال بیش فعالی و کمبود توجه (ADHD) ممکن است خطر ابتلا به دیسگرافیا را افزایش دهد. به این دلیل که توجه هم با توانایی نوشتن و هم خواندن ارتباط نزدیک دارد.
سایر اختلالات یادگیری مرتبط با دیسگرافیا شامل دیسلکسیا یا نارساخوانی (اشکال در خواندن) ، و ناتوانی در یادگیری زبان شفاهی و نوشتاری (OWL) است. علائم OWL شامل مشکل در قرار دادن کلمات به ترتیب صحیح در یک جمله و مشکل در به خاطر سپردن کلمات است.
دیسلکسیا یک اختلال خواندن است و دیسگرافیا یک اختلال نوشتن است ، اما این دو اختلال ممکن است گاهی با یکدیگر اشتباه گرفته شوند. این به این دلیل است که افراد مبتلا به نارساخوانی ممکن است در نوشتن و املا نیز مشکل داشته باشند.
ممکن است هر دوی این اختلال های یادگیری را داشته باشید ، اما مهم است که یک تشخیص درست انجام شود تا بدانید که آیا یکی از این دو مشکل یا هر دوی آنها نیاز به توجه دارد.
تشخیص دیسگرافی اغلب به یک تیم متخصص شامل پزشک و روانشناس مجاز یا سایر متخصصان بهداشت روان آموزش دیده جهت کار با افراد دارای ناتوانی در یادگیری، نیاز دارد. یک متخصص کاردرمانی ، روانشناس مدرسه یا یک معلم آموزش ویژه نیز ممکن است به تشخیص کمک کند.
برای کودکان ، بخشی از فرایند تشخیصی ممکن است شامل تست هوش و ارزیابی آکادمیک آنها باشد. تکالیف خاص مدرسه نیز ممکن است مورد بررسی قرار گیرند.
برای بزرگسالان ، نمونه هایی از کارهای های کتبی یا تست های کتبی که توسط پزشک درخواست می شود ، ارزیابی می شوند. هنگام نوشتن مشاهده خواهید شد تا مشکلات مهارت های حرکتی ظریف تشخیص داده شود. ممکن است از شما خواسته شود کلمات را از یک منبع در جای دیگر کپی کنید تا در به تشخیص مشکلات پردازش زبان شما کمک کند.
در بین درمان های مختلف اختلالات یادگیری ، کاردرمانی ممکن است در بهبود مهارت های نوشتاری مفید باشد. فعالیت های درمانی ممکن است شامل موارد زیر باشند:
همچنین چندین برنامه نوشتاری وجود دارد که می تواند به کودکان و بزرگسالان کمک کند تا حروف و جملات را روی کاغذ بنویسند.
اگر سایر مشکلات یادگیری یا مشکلات سلامتی وجود داشته باشد ، درمان آنها نیز باید مد نظر گرفته شود. به عنوان مثال برای درمان ADHD ممکن است داروهایی لازم باشد.
برای برخی از افراد ، کاردرمانی و آموزش مهارتهای حرکتی می تواند به بهبود توانایی نوشتن آنها کمک کند. برای برخی دیگر ، این یک چالش مادام العمر است.
اگر پسر یا دختری دارید که مبتلا به دیسگرافیا است ، مهم است که با مدرسه و معلمان کودک خود در مکانهایی که مناسب این نوع اختلال یادگیری هستند کار کنید. برخی از استراتژی های مرتبط با کلاس که ممکن است به شما کمک کنند عبارتند از:
و اگر احساس می کنید درمانی که شما یا کودکان به دلیل دیسگرافیا دریافت می کنید کافی نیست ، تسلیم نشوید. به دنبال سایر درمانگران یا منابعی باشید که ممکن است به شما کمک کنند.
اختلالات یادگیری گروهی از اختلالات عصبی رشدی هستند که میتوانند توانایی فرد را برای یادگیری چیزهای جدید به طور قابل توجهی مختل کنند.
در نتیجه، فرد ممکن است در کارهایی مانند صحبت کردن، خواندن، نوشتن، توجه کردن، درک اطلاعات، به خاطر سپردن چیزها، انجام محاسبات ریاضی یا هماهنگ کردن حرکات دچار مشکل شود.
ناتوانیهای یادگیری معمولاً در سنین پایین ایجاد میشوند و اغلب در طول سالهای تحصیلی فرد تشخیص داده میشوند، زیرا تمرکز اصلی در مدرسه یادگیری است. تخمین زده میشود که 8 تا 10 درصد از کودکان زیر 18 سال دارای برخی از مشکلات یادگیری هستند.
با این حال، برخی از افراد تا زمانی که به دانشگاه نرسند یا شغلی پیدا نکنند، تشخیص داده نمیشوند، و برخی دیگر هرگز تشخیص رسمی دریافت نمیکنند، بنابراین بدون اینکه بدانند چرا با تحصیلات، کار، روابط و کارهای روزمره مشکل زیادی دارند زندگی خود را میگذرانند.
فرد اغلب باهوش است، اما ممکن است شکافی بین پتانسیل آنها و مهارت های مورد انتظار از یک فرد هم سن و سالشان وجود داشته باشد.
با این وجود، برخی از موفق ترین و تأثیرگذارترین افراد تاریخ دارای اختلالات یادگیری بوده اند، از جمله آلبرت اینشتین، لئوناردو داوینچی، توماس ادیسون و وینستون چرچیل.
“اختلال یادگیری” یک اصطلاح کلی است که انواع بسیاری از اختلالات یادگیری خاص را در بر می گیرد، از جمله:
نارساخوانی شایع ترین اختلال یادگیری است که 80 درصد از موارد اختلال یادگیری را شامل می شود. یک اختلال پردازش زبان است که با مشکل در صحبت کردن، خواندن، نوشتن یا درک کلمات مشخص می شود. می تواند باعث شود که دایره لغات فرد با سرعت کمتری توسعه یابد و منجر به مشکلاتی در گرامر، درک مطلب و سایر مهارت های زبانی شود.
افراد مبتلا به نارسایی نگاری ممکن است به دلیل مشکلاتی در واژگان، املا، دستور زبان، حافظه و تفکر انتقادی در نوشتن افکار خود دچار مشکل شوند. این وضعیت با دست خط ضعیف مشخص می شود، زیرا ممکن است فرد با فاصله حروف، آگاهی فضایی و برنامه ریزی حرکتی دست و پنجه نرم کند. دیسگرافی می تواند تفکر و نوشتن همزمان را برای فرد سخت کند.
گاهی اوقات به عنوان “نارساخوانی ریاضی” شناخته می شود، این وضعیت شامل اختلالات یادگیری مرتبط با ریاضیات، مانند مشکل در اعداد، مفاهیم و استدلال می شود. افراد مبتلا به اختلال حساب ممکن است برای شمارش پول، خواندن ساعت و تشخیص زمان، انجام محاسبات ریاضی ذهنی، شناسایی الگوهای اعداد و به کار بردن فرمول های ریاضی دچار مشکل شوند.
افراد مبتلا به APD ممکن است در پردازش صداها مشکل داشته باشند زیرا مغز آنها اطلاعات شنیداری دریافتی توسط گوش را اشتباه تفسیر می کند. در نتیجه، آنها ممکن است ترتیب صداها را در کلمات خاص اشتباه بگیرند، یا ممکن است نتوانند بین صداهایی مانند صدای معلم و صدای پس زمینه در کلاس تمایز قائل شوند.
زیر مجموعه ای از APD است که با مشکلاتی در پردازش زبان گفتاری مشخص می شود. ممکن است فرد در پیوند دادن معنی به گروه های صوتی که کلمات، جملات و داستان ها را نشان می دهند مشکل داشته باشد.
NVLD با مشکل در تفسیر نشانه های غیرکلامی مانند حالات چهره، زبان بدن، لحن صدا و سایر سیگنال های غیرکلامی مشخص می شود.
افراد مبتلا به این بیماری ممکن است در هماهنگی دست و چشم و فعالیت های حرکتی مشکل داشته باشند. آنها ممکن است مکررا هنگام مطالعه خط را گم کنند، حرکات چشم غیرمعمولی را در حین خواندن یا نوشتن نشان دهند، حروف مشابه را قاتی کنند، در مسیریابی محیط خود مشکل داشته باشند و برای مدیریت وسایلی مانند خودکار، مداد، مداد رنگی، چسب و قیچی تلاش کنند.
15 سپتامبر 2009 – یک مطالعه جدید با استفاده از الکتروانسفالوگرام (EEG) در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری (LDs) و اختلال نقص توجه (ADD) داده های جدیدی را اضافه می کند که نشان می دهد EEG ممکن است یک روش تشخیصی امیدوارکننده باشد.
در تجزیه و تحلیل 1198 ثبت EEG در دانشآموزان نابالغ مبتلا به اختلال یادگیری و نقص توجه، 218 نفر (18%) دارای اختلالات EEG درجه II یا III ( طبق طبقهبندی مایو کلینیک) بودند. با این حال، زمانی که پیگیری بین 5 تا 10 سال بعد (میانگین 3.6 سال) انجام شد، EEG برخی از دانشآموزان – تقریباً 30 درصد از افراد مورد آزمایش – نرمال شده بود.
مطالعات نشان میدهد که در کودکان دارای اختلالات یادگیری، نرخ نقص توجه، بیش فعالی و تکانشگری بیشتر است. هولوبرو و بری مطالعه ای انجام دادند که رابطه بین بیش فعالی و اختلالات یادگیری را بررسی کرد.
در این مطالعه، معلمان شش مدرسه ابتدایی دولتی و یک مدرسه خصوصی دانشآموزان خود را از نظر مشکلات یادگیری رتبهبندی کردند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که 26.5 درصد از کودکانی که به عنوان بیش فعال رتبه بندی شده بودند، مشکلات یادگیری نیز داشتند. در حالی که تنها 2/5 درصد از کودکان غیر بیش فعال مشکلات یادگیری داشتند. از این نتایج به نظر می رسد که بین اختلالات یادگیری و بیش فعالی ارتباط وجود دارد.
دانشمندان در ابتدا تصور می کردند که همه اختلالات یادگیری از یک مشکل عصبی منشا می گیرند. اما تحقیقات انجام شده توسط موسسه ملی سلامت روان آمریکا (NIMH) نشان می دهد که این نظریه دقیق نیست. در عوض، عوامل زیادی ممکن است در ایجاد اختلالات یادگیری نقش داشته باشند. به عنوان مثال، محققان NIMH در حال بررسی این موضوع هستند که آیا سموم محیطی می توانند منجر به ایجاد اختلالات یادگیری شوند یا خیر.
از آنجایی که علل بالقوه زیادی برای ایجاد اختلالات یادگیری وجود دارد، متخصصان بهداشت روان پیشنهاد میکنند که خانواده بر ردیابی دلیل ناتوانی تمرکز نکنند. بلکه بر یافتن یک درمان مؤثر تمرکز کنند. بر خلاف ADHD که اغلب با داروهای محرک درمان می شود، در حال حاضر یک درمان خاص برای مشکلات یادگیری وجود ندارد. با این حال، شواهد اخیر نشان می دهد که آموزش بیوفیدبک EEG می تواند در چالش های یادگیری خاص مانند حفظ بصری، بیان، و نارساخوانی مفید باشد.
تانسی و برونر، جوئل و جودیت لوبار اولین مطالعات EEG بیوفیدبک را به عنوان درمانی برای مشکلات توجه و یادگیری انجام دادند. با این حال، این مطالعات اولیه در مورد اینکه آیا آموزش بیوفیدبک موثر است یا خیر، قطعی نبود. به عنوان مثال، در مطالعه لوبار، پنج کودک از شش کودک مورد مطالعه علاوه بر بیوفیدبک EEG، از حمایت تحصیلی نیز برخوردار بودند. و در مطالعه Tansey و Bruner، آنها از آموزش بیوفیدبک معمولی و بیوفیدبک EEG استفاده کردند، بنابراین پیشرفتها را نمیتوان بیتردید به بیوفیدبک EEG نسبت داد. سپس، Tansey مطالعه ای را منتشر کرد که ابهام این مطالعات قبلی را برطرف کرد. او در مطالعه خود بر روی چهار کودک ناتوان در یادگیری، مشاهده کرد که نمرات IQ پس از آموزش EEG بهبود یافته است.
Tansey مطالعه دیگری را با 24 کودک ناتوان در یادگیری انجام داد. که نظریه او را مبنی بر موثر بودن بیوفیدبک EEG تایید کرد. وی خاطرنشان کرد که پس از بیوفیدبک EEG، آزمون هوش کامل وکسلر به طور متوسط 19 امتیاز بهبود یافت. نتایج این مطالعات نشان می دهد که بیوفیدبک EEG بر ناتوانی های یادگیری خاص تأثیر دارد. در حالی که به نظر می رسد سایرین بدون تغییر باقی می مانند. واضح است که تحقیقات بیشتری برای تمایز بین اینکه کدام مشکلات یادگیری با آموزش بیوفیدبک EEG بهبود می یابد و کدامیک در برابر آن مقاوم هستند، ضروری است.
هر انسانی مجهز به مجموعه ای منحصر به فرد از نقاط قوت و ضعف است. همه ما قادریم برخی از کارها را بدون زحمت انجام دهیم اما در زمینه های دیگر تلاش بیشتری کنیم.
مهم است که بدانیم در حالی که افراد مبتلا به اختلالات یادگیری در یادگیری با چالش هایی روبرو هستند، اما به هیچ وجه از دیگران پایین تر نیستند. آموزش ویژه، درمان، حمایت، مهربانی و صبر می تواند به موفقیت آنها کمک کند.
اگر کودک شما مبتلا به اختلال یادگیری است یا فکر میکنید به تشخیص نیاز دارد، می توانید از متخصصان انستیتو سلامت مغز دانا کمک بگیرید. در مرکز سلامت مغز دانا، ما در کمک به افرادی که با مسائل مربوط به مغز دست و پنجه نرم می کنند، تخصص داریم. ما به شما کمک می کنیم مناسب ترین نوع درمان را برای خود پیدا کنید، و برای ایجاد یک پروتکل درمانی خاص برای نیازهای فردی هر شخص تلاش می کنیم.
اختلال نوشتن یک نوع شایع اخــتلالات یادگیری در کودکان است. در اختلال نوشتن توانایی فرد در نوشتن کمتر از حد معمول انتظار است. تواناییها بر اساس سن، زمینه تحصیلی و هوش اندازه گیری میشود. معمولا این اختلال با مشکلات ذهنی، اختلال خواندن و اخــتلال یادگیری ریاضی همزمان است.
کودکان دارای اختلال نوشتن، تنها در مهارتهای نوشتن با دیگر همسالان تفاوت دارند، اگر چه از هوش طبیعی و آموزشهای کافی نیز برخوردارند. این کودکان ممکن است بد خط، نامرتب و کج و معوج بنویسند یا مرتکب غلطهای دستوری، نقطه گذاری، پاراگراف بندی و املایی شوند. ممکن است دچار وارونه نویسی شوند مثلا "رود" را "دور" بنویسند.
سه نوع اختلال در نوشتن وجود دارد:
هر چند بهترین دانش آموزان هم دست خط کاملا خوبی ندارند، در دانش آموزان مبتلا به ناتواناییهای یادگیری مشکل بیشتر است، نوشتههای آنها غالبا ناخوانا است. علاوه بر آن، آنها بسیار کند مینویسند. بــد خطی کودکان میتواند ناشی از مشکلات روانی، عاطفی و یا جسمی باشد. در این صورت مراجعه به متخصص ضروری است.
هجی کردن توانایی ایجاد هماهنگی بین اصوات و حروفی است که باید نوشته شود. تطابق و همخوانی بین واجها و نوشتهها مهارتی است که در کودکان ناتوان در یادگیری به خوبی رشد نمیکند.
این کودکان در انشا نوشتن و ترکیب درست کلمات به هنگام نوشتن مشکل دارند. در واقع آنها در تبدیل گفتار به نوشتار نیز با ناتواناییهایی مواجه هستند. برای مطالعه در زمینه مــهارت نوشتن کلیک کنید.
کودکانی دارای اختلال نوشتن، ممکن است اشکالات و خطاهای زیر در نوشتن آنها دیده شود:
ژنتیک: به نظر میرسد ژنتیک در ابتلا افراد به اختلال نوشتن نقش دارد. شیوع این اختلال در بین افراد دارای سابق خانوادگی بیشتر است.
مشکلات مغزی: افراد مبتلا در کارکردهای مغزی خود اختلالات جزئی دارند. این عقیده وجود دارد که در این کودکان به دلیل تــاخیر در رشد کودک، رشد مغز آهستهتر از دیگران است.
اشکال در توجه و تمرکز: کودکانی که به اختلال عــدم تمرکز و پرش فکر مبتلا میشوند، در توجه، تمرکز و دقت خود مشکل دارند و حواسشان خیلی زود پرت میشود. آنها نمیتوانند برای مدت زمان طولانی ای بر موضوعی تمرکز کنند.
مهارتهای حرکتی: در بسیاری از کودکان به دلیل اخــتلال هماهنگی رشدی مهارت های حرکتی دچار مشکل هستند. ضعف مهارتهای حرکتی، عدم هماهنگی انگشتان و عدم هماهنگی بین دست و چشمها میتواند منجر به اختلال نوشتن در کودکان شود.
سایر اختلالات یادگیری: هر گونه مشکلات دیگری مانند مشکل در خواندن، گوش دادن و سخن گفتن میتوانند بر اختلال نوشتاری کودک تاثیر بگذارند.
کودکانی که به اختلالات یادگیری دچار هستند اغلب مورد سرزنش والدین خود و تمسخر همسالان قرار میگیرند. این کودکان کم کم احــساس پوچی و بیکفایتی کرده و خود را جدا از دیگر همسالان مییابند. ممکن است به خاطر شکستهای متعدد تحصیلی و سرزنش معلمان از مدرسه و درس خواندن بیزار شوند؛ گاه فــرار از مدرسه و یا مورد اذیت و آزار قرار گرفتن در کودکان مبتلا مشاهده میشود. در صورتی که اختلال نوشتن در کودک برطرف و درمان نشود، در بزرگسالی نمیتواند بسیاری مشاغل را برای خود انتخاب کند. بزرگسالان مبتلا اغلب مشاغلی را بر میگزینند که نیاز کمتری به نوشتن در آن وجود داشتهباشد.
اختلال نوشتن باید به موقع تشخیص داده شود و تحت درمان قرار گیرد وگرنه پیامدهای ثانویه نامطلوبی به دنبال خواهد داشت. تشخیص این اختلال زمانی داده میشود که مشکلات نوشتن، در پیشرفت تحصیلی و فعالیتهای روزمره فرد اختلال ایجاد کرده باشد. برای تشخیص اختلال نوشتن، باید از متخصص گــفتار درمانی و روانشناس کمک بگیرید. این کودکان مانند کودکان استثنایی نیاز به آموزشهای خاص و تکنیکهای درمانی دارند.
این متخصصان برای تشخیص این اختلال، از تکنیکهای زیر استفاده میکنند :
روشهایی وجود دارند تا بتوانیم به کودکان دارای اختلال نوشتن کمک کنیم. برای کودکان با مشکلات زبان نوشتاری از راهبردهایی شامل تمرین آمادگی برای نوشتن، مانند تقویت مهارت های حرکتی کودکان و آموزش و تمرین استفاده مناسب از مداد، مداد را درست گرفتن، سازماندهی مهارتهای مربوط به علائم و نشانهها، تمرین برای روان نویسی و آموزش مستقیم برای توسعه سازمان دهی نوشتن استفاده میشود. همچنین میتوان از راهبردهای جانبی دیگر مانند استفاده از کامپیوتر و سایر وسایل کمک آموزشی استفاده کرد.
گاه اختلال نوشتن و خواندن به علت وجود مشکل نامحسوس در شنوایی رخ میدهد. بنابراین برای سنجش شنوایی کودک میتوانید از او بخواهید تا به صدای یک ساعت مچی گوش دهد. از او بپرسید که آیا صدایش را میشنود؟ سنجش شنوایی در مصاحبات تشخیصی اختلالات یادگیری مورد بررسی قرار میگیرد.
برخی از راهکارها به کودک کمک میکنند تا به مرور زمان در مهارت نوشتن ارتقا یابد. جهت بهبود این اختلال در کودکان و افــزایش قدرت یادگیری مغز دانش آموزان میتوانید راهحلهای زیر را به کار ببرید:
_ از کودک بخواهید با استفاده از رواننویس خطوطی به صورت دلخواه بر روی کاغذ بکشد.
_همیشه وایت برد کوچک و قابل حملی در اختیار کودک باشد تا بتواند بر روی آن نقاشی بکشد و یا بنویسد.
_اغلب کودکان مبتلا به اختلال نوشتن در گرفتن مداد مشکل دارند. به آنها کمک کنید تا مداد را به شکل صحیحی در دست بگیرند.
_بهتر است از مدادهای مناسب استفاده کنید. در صورتی که انگشتان کودکتان کوچک و یا ضعیف هستند مدادهای باریکتر را در اختیار او قرار دهید.
_از کودک بخواهید با دستی که تکالیف مــدرسه را انجام میدهد کاغذ باطله یا روزنامه را مچاله کند. این روش در تقویت عضلات دست و انگشتان و بهبود اختلال نوشتن میتواند مؤثر باشد.
_کاغذهای باطله را در اختیار کودک قرار دهید و از او بخواهید با قیچی آنها را ببرد.
_از کودک بخواهید تا حتما زیپ، دکمههای لبای و بند کفشهایش را خودش باز و بسته کند.
_خطوط موازی با فاصلههای متفاوت بکشید و از کودک بخواهید تا درست در وسط خطوط موازی، یک خط راست بکشد. این کار برای افــزایش تمرکز در کودکان بسیار موثر است.
_شکلهایی را به صورت نقطه چین رسم کنید و از کودک بخواهید تا آنها را کامل کند.